امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Virgin

ˈvɜrːdʒɪn ˈvɜːdʒɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    virgins

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C2
باکره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Two virgins were sacrificed to the Gods.
- دو شخص باکره را قربانی خدایان کردند.
adjective
باکره
adjective
دست‌نخورده، استفاده‌نشده
- a virgin forest
- جنگل دست‌نخورده
- virgin land
- زمین کشت‌نشده
- virgin wool
- پشم خالص
- virgin silver
- نقره‌ی خالص
- virgin effort
- کوشش نخستین
- The candles were not virgin, they had been burned before.
- شمع‌ها نو نبودند و قبلاً آن‌ها را روشن کرده بودند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
adjective
پاکدامن، عفیف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد virgin

  1. adjective brand-new, unused
    Synonyms:
    first fresh idle immaculate initial innocent intact modest natural new original primeval pristine pure spotless uncorrupted undefiled undisturbed unmarred unspoiled unsullied untapped untested untouched untried vestal
    Antonyms:
    defiled sullied used

Collocations

  • the virgin

    مریم باکره (مادر عیسی)

ارجاع به لغت virgin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «virgin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/virgin

لغات نزدیک virgin

پیشنهاد بهبود معانی