فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unspoiled

ˌʌnˈspɔɪld ˌʌnˈspɔɪld

توضیحات:

شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: unspoilt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

بکر، دست‌نخورده، تروتازه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The village is largely unspoiled.

این روستا تا حد زیادی، دست‌نخورده باقی مانده است.

Families can spend the entire day at Hawaii's beaches enjoying powder-soft sand, island breezes and miles of unspoiled views of the Pacific Ocean.

خانواده‌ها می‌توانند کل روز را در سواحل هاوایی سپری کنند و از شن‌های نرم، نسیم‌ جزیره و کیلومترها منظره‌ی بکر اقیانوس آرام، لذت ببرند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I always eat unspoilt fruit.

همیشه میوه‌ی تروتازه می‌خورم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unspoiled

  1. adjective fresh
    Synonyms:
    new clean natural pure recent young original latest crisp clear whole untouched pristine refreshing untainted unpolluted uncontaminated just out unprocessed sparkling

Collocations

unspoiled countryside

حومه‌ی بکر و دست‌نخورده

ارجاع به لغت unspoiled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unspoiled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unspoiled

لغات نزدیک unspoiled

پیشنهاد بهبود معانی