۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Remaining

rɪˈmeɪnɪŋ rɪˈmeɪnɪŋ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

مانده، باقی‌مانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

We spent the remaining time exploring the old city.

زمان باقی‌مانده را صرف گشت‌و‌گذار در شهر قدیمی کردیم.

They divided the remaining food among the volunteers.

غذای باقی‌مانده را بین داوطلبان تقسیم کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد remaining

  1. adjective staying
    Synonyms:
    stopping waiting resting pausing halting tarrying passing the night sojourning
  1. verb continue in a place, position, or situation
    Synonyms:
    staying continuing lasting persisting enduring abiding dwelling residing resting standing waiting lingering tarrying biding outlasting outliving
  1. verb to be in existence or in a certain state for an indefinitely long time
    Synonyms:
    continuing lasting staying persisting abiding enduring prevailing
  1. verb stay behind
    Synonyms:
    staying stopping waiting living resting persisting lingering pausing residing dwelling inhabiting abiding sojourning tarrying
    Antonyms:
    leaving going moving departing forging

لغات هم‌خانواده remaining

  • adjective
    remaining

سوال‌های رایج remaining

معنی remaining به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «remaining» در زبان فارسی به باقی‌مانده یا مانده ترجمه می‌شود.

«Remaining» به بخشی از چیزی اشاره دارد که پس از برداشتن، مصرف، حذف یا استفاده‌ی بخشی دیگر، همچنان باقی مانده باشد. این واژه در موقعیت‌های مختلف، از محاسبات عددی گرفته تا توصیف زمان، منابع، یا اجسام فیزیکی به کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی چیزی است که هنوز به طور کامل استفاده نشده یا تمام نشده است. مفهوم باقی‌مانده اهمیت زیادی در برنامه‌ریزی، مدیریت منابع و تحلیل داده‌ها دارد.

برای مثال، در مسائل ریاضی و حسابداری، remaining به مقدار عدد یا پولی گفته می‌شود که پس از کسر کردن هزینه‌ها، پرداخت‌ها یا مصرف‌ها از مقدار کل، باقی می‌ماند. این مقدار می‌تواند نشان‌دهنده‌ی منابع قابل استفاده، بودجه‌ی باقی‌مانده یا زمان باقیمانده برای انجام کاری باشد. در این زمینه‌ها، دقت در محاسبه و مدیریت remaining نقش کلیدی در موفقیت پروژه‌ها و فعالیت‌ها دارد.

در زندگی روزمره، remaining می‌تواند به زمان باقی‌مانده برای انجام یک فعالیت یا باقی‌ماندن چیزی در یک مکان اشاره کند؛ مانند زمان باقی‌مانده تا پایان یک جلسه، تعداد بلیت‌های باقی‌مانده برای یک رویداد، یا مقدار غذای باقی‌مانده در یخچال. توجه به این باقی‌مانده‌ها به افراد کمک می‌کند تا بهتر برنامه‌ریزی کنند، از منابع بهینه استفاده کنند و از هدررفت جلوگیری نمایند.

در علوم طبیعی و مهندسی نیز، مفهوم remaining اهمیت زیادی دارد؛ برای مثال در مهندسی مواد، میزان باقی‌مانده‌ی یک ماده پس از واکنش شیمیایی یا فرایند صنعتی، شاخصی مهم برای بررسی کیفیت و بهره‌وری است. همچنین در مدیریت پسماند، مقدار باقی‌مانده‌های زباله یا مواد بازیافتی موضوعی حیاتی برای حفظ محیط زیست و برنامه‌ریزی‌های شهری است.

«remaining» یا باقی‌مانده، مفهومی است که نشان‌دهنده‌ی سهم یا مقدار چیزی است که پس از یک فرآیند، مصرف یا تغییر، هنوز در دسترس یا موجود است. این مفهوم به ما کمک می‌کند تا بهتر از منابع خود استفاده کنیم، برنامه‌های خود را به‌درستی تنظیم کنیم و تصمیم‌های هوشمندانه‌تری در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی اتخاذ نماییم.

ارجاع به لغت remaining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «remaining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remaining

لغات نزدیک remaining

پیشنهاد بهبود معانی