آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ تیر ۱۴۰۴

    Remaining

    rɪˈmeɪnɪŋ rɪˈmeɪnɪŋ

    معنی remaining | جمله با remaining

    adjective B2

    مانده، باقی‌مانده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    We spent the remaining time exploring the old city.

    زمان باقی‌مانده را صرف گشت‌و‌گذار در شهر قدیمی کردیم.

    They divided the remaining food among the volunteers.

    غذای باقی‌مانده را بین داوطلبان تقسیم کردند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد remaining

    1. adjective staying
      Synonyms:
      stopping waiting resting pausing halting tarrying passing the night sojourning
    1. verb continue in a place, position, or situation
      Synonyms:
      staying continuing lasting persisting enduring abiding dwelling residing resting standing waiting lingering tarrying biding outlasting outliving
    1. verb to be in existence or in a certain state for an indefinitely long time
      Synonyms:
      continuing lasting staying persisting abiding enduring prevailing
    1. verb stay behind
      Synonyms:
      staying stopping waiting living resting persisting lingering pausing residing dwelling inhabiting abiding sojourning tarrying
      Antonyms:
      leaving going moving departing forging

    لغات هم‌خانواده remaining

    • noun
      remainder, remains
    • adjective
      remaining
    • verb - intransitive
      remain

    سوال‌های رایج remaining

    معنی remaining به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «remaining» در زبان فارسی به باقی‌مانده یا مانده ترجمه می‌شود.

    «Remaining» به بخشی از چیزی اشاره دارد که پس از برداشتن، مصرف، حذف یا استفاده‌ی بخشی دیگر، همچنان باقی مانده باشد. این واژه در موقعیت‌های مختلف، از محاسبات عددی گرفته تا توصیف زمان، منابع، یا اجسام فیزیکی به کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی چیزی است که هنوز به طور کامل استفاده نشده یا تمام نشده است. مفهوم باقی‌مانده اهمیت زیادی در برنامه‌ریزی، مدیریت منابع و تحلیل داده‌ها دارد.

    برای مثال، در مسائل ریاضی و حسابداری، remaining به مقدار عدد یا پولی گفته می‌شود که پس از کسر کردن هزینه‌ها، پرداخت‌ها یا مصرف‌ها از مقدار کل، باقی می‌ماند. این مقدار می‌تواند نشان‌دهنده‌ی منابع قابل استفاده، بودجه‌ی باقی‌مانده یا زمان باقیمانده برای انجام کاری باشد. در این زمینه‌ها، دقت در محاسبه و مدیریت remaining نقش کلیدی در موفقیت پروژه‌ها و فعالیت‌ها دارد.

    در زندگی روزمره، remaining می‌تواند به زمان باقی‌مانده برای انجام یک فعالیت یا باقی‌ماندن چیزی در یک مکان اشاره کند؛ مانند زمان باقی‌مانده تا پایان یک جلسه، تعداد بلیت‌های باقی‌مانده برای یک رویداد، یا مقدار غذای باقی‌مانده در یخچال. توجه به این باقی‌مانده‌ها به افراد کمک می‌کند تا بهتر برنامه‌ریزی کنند، از منابع بهینه استفاده کنند و از هدررفت جلوگیری نمایند.

    در علوم طبیعی و مهندسی نیز، مفهوم remaining اهمیت زیادی دارد؛ برای مثال در مهندسی مواد، میزان باقی‌مانده‌ی یک ماده پس از واکنش شیمیایی یا فرایند صنعتی، شاخصی مهم برای بررسی کیفیت و بهره‌وری است. همچنین در مدیریت پسماند، مقدار باقی‌مانده‌های زباله یا مواد بازیافتی موضوعی حیاتی برای حفظ محیط زیست و برنامه‌ریزی‌های شهری است.

    «remaining» یا باقی‌مانده، مفهومی است که نشان‌دهنده‌ی سهم یا مقدار چیزی است که پس از یک فرآیند، مصرف یا تغییر، هنوز در دسترس یا موجود است. این مفهوم به ما کمک می‌کند تا بهتر از منابع خود استفاده کنیم، برنامه‌های خود را به‌درستی تنظیم کنیم و تصمیم‌های هوشمندانه‌تری در زندگی شخصی، کاری و اجتماعی اتخاذ نماییم.

    ارجاع به لغت remaining

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «remaining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/remaining

    لغات نزدیک remaining

    • - remain unchanged
    • - remainder
    • - remaining
    • - remains
    • - remake
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.