گذشتهی ساده:
dwelledشکل سوم:
dwelledسومشخص مفرد:
dwellsشکل جمع:
dwellingsاقامتگاه، محل اقامت، مسکن، منزل، محل سکونت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His permanent dwelling is in Kurdistan.
اقامتگاه دائم او در کردستان است.
Welcome to my humble dwelling.
به منزل محقر من خوش آمدید.
summer dwelling
محل اقامت تابستانی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dwelling» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dwelling