جا، محل اقامت، اقامتگاه، مسکن، منزل، خانه (موقت)
The camper set up his tent in a secluded area, finding lodging amidst nature.
کمپر چادرش را در منطقهای دورافتاده برپا کرد و در میان طبیعت جا پیدا کرد.
I need to find suitable lodging before I move to the new city.
باید قبل از نقلمکان به شهر جدید، اقامتگاه مناسبی را پیدا کنم.
سفر (معمولاً بهصورت جمع) اتاق اجارهای (در خانهی شخص دیگر)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The lodgings in their house were spacious and comfortable.
اتاق اجارهای خانهی آنها جادار و راحت بود.
We found comfortable lodging in the countryside.
اتاق اجارهای راحتی در حومهی شهر پیدا کردیم.
گیاهشناسی خوابیدگی (خم شدن و خوابیدن اندامهای گیاهی براثر شرایط خاک یا آسیبدیدگی ریشه یا ویژگیهای ژنشناختی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
Factors such as rain, wind, and topography contributed to the lodging of the crops.
عواملی مانند باران، باد و توپوگرافی در خوابیدگی محصولات نقش داشتند.
The inadequate standing power of the crop led to lodging.
قدرت ایستادگی ناکافی این محصول منجر به بروز خوابیدگی شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lodging» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lodging