با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Lodger

    ˈlɑːdʒər ˈlɒdʒə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    مستأجر (کسی که هزینه‌ی مکانی برای خوابیدن و معمولاً برای وعده‌های غذایی را در خانه‌ی شخص دیگری پرداخت می‌کند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The lodger paid his rent promptly every month.
    - مستأجر هر ماه اجاره‌اش را بدون معطلی پرداخت می‌کرد.
    - The lodger in the apartment next door was always quiet.
    - مستأجر آپارتمان بغلی همیشه ساکت بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lodger

    1. noun A tenant in someone's house
      Synonyms: boarder, roomer, guest, resident

    ارجاع به لغت lodger

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lodger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lodger

    لغات نزدیک lodger

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار