گذشتهی ساده:
dumpedشکل سوم:
dumpedسومشخص مفرد:
dumpsوجه وصفی حال:
dumpingشکل جمع:
dumpsدر معنای نهم و چهاردهم همچنین میتوان از set dump و setter dump بهجای dump استفاده کرد.
در معنای دهم در انگلیسی بریتانیایی بهجای dump از rubbish dump هم استفاده میشود.
در معنای دهم در انگلیسی آمریکایی بهجای dumb از garbage dump هم استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
(عامیانه) خوار و خفیف کردن، تحقیر کردن
انبار مهمات، زاغهی مهمات
انبار مهمات
تخلیه زباله، ریختن زباله
مغموم، دلگرفته، برزخ، پکر
drop (or dump) into someone's lap
(مسئولیت و غیره را) به کسی تحمیل کردن، به گردن کسی انداختن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dump» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dump