Magazine

    ˈmæɡəziːn ˈmæɡəziːn ˌmæɡəˈziːn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      magazines

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable A2
    مجله، ماهنامه، هفته‌نامه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - a literary magazine
    - مجله‌ی ادبی
    - a weekly magazine
    - مجله‌ی هفتگی، هفته‌نامه
    - He writes articles for magazines.
    - او برای مجلات مقاله می‌نویسد.
    noun countable
    مخزن، خزانه
    noun countable
    انبار مهمات، خشاب اسلحه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد magazine

    1. noun periodic publication
      Synonyms:
      newspaper journal paper periodical weekly monthly daily quarterly annual newsletter digest review booklet pamphlet brochure circular manual sheet gazette rag biweekly semiweekly bimonthly glossy slick organ broadside pulp joint throwaway
    1. noun arsenal of weapons
      Synonyms:
      storehouse store depot repository warehouse armory depository cache repertory ammunition dump munitions dump

    ارجاع به لغت magazine

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «magazine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/magazine

    لغات نزدیک magazine

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه