آخرین به‌روزرسانی:

Semiweekly

semiˈwiːkli ˌsemiˈwiːkli

معنی

noun adjective adverb

رخ‌دهنده دومرتبه در هفته، نیم هفتگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد semiweekly

  1. adverb twice a week
    Synonyms:
    biweekly
  1. adjective occurring twice a week
    Synonyms:
    biweekly

ارجاع به لغت semiweekly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «semiweekly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/semiweekly

لغات نزدیک semiweekly

پیشنهاد بهبود معانی