آخرین به‌روزرسانی:

Biweekly

ˌbaɪˈwiːkli ˌbaɪˈwiːkli

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective adverb

دوهفته یکبار، پانزده روز یکبار، هفته‌ای دوبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The magazine comes out biweekly.

مجله دو هفته یک بار بیرون می‌آید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biweekly

  1. adjective occurring every two weeks
    Synonyms:
    twice monthly fortnightly once every two weeks

ارجاع به لغت biweekly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biweekly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/biweekly

لغات نزدیک biweekly

پیشنهاد بهبود معانی