Repertory

ˈrepərtɔːri ˈrepətri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
فهرست، مجموعه، انبار، مخزن، کاتالوگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repertory

  1. noun collection
    Synonyms:
    stock supply store repository list range cache depot storehouse stockroom repertoire routine rep bit stunt schtick

ارجاع به لغت repertory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repertory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repertory

لغات نزدیک repertory

پیشنهاد بهبود معانی