فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Repertoire

ˈrepərtwɑːr ˈrepətwɑː

شکل جمع:

repertoires

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فهرست نمایش‌های آماده برای نمایش دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a singer with a large repertoire of songs

آوازخوانی که آوازهای بسیاری را می‌تواند بخواند

She is a fine pianist but her repertoire is limited.

او پیانونواز خوبی است؛ ولی قطعات محدودی را می‌تواند بزند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an experienced wrestler's repertoire of tricks

مجموعه‌ ترفندهای یک کشتی‌گیر پرسابقه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repertoire

  1. noun collection
    Synonyms:
    stock store supply reserve repository range stockpile repertory

ارجاع به لغت repertoire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repertoire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repertoire

لغات نزدیک repertoire

پیشنهاد بهبود معانی