شکل جمع:
repositoriesانبار، مخزن، صندوق تابوت، ظرف، رازدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They have turned his palace into a repository of Persian rugs.
کاخ او را تبدیل به گنجینهای از فرشهای ایرانی کردهاند.
a repository of information
مرکز اطلاعات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repository» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repository