فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Archive

ˈɑːrkaɪv ˈɑːkaɪv

گذشته‌ی ساده:

archived

شکل سوم:

archived

سوم‌شخص مفرد:

archives

وجه وصفی حال:

archiving

شکل جمع:

archives

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1

بایگانی، ضبط اسناد و اوراق بایگانی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He went to London to study the archives of the British Foreign Office.

او جهت بررسی (پرونده‌های) بایگانی در وزارت خارجه‌ی انگلیس به لندن رفت.

This university's film archives is matchless.

مجموعه‌ی فیلم این دانشگاه بی‌نظیر است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

modern methods of archiving

روش‌های نوین بایگانی کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد archive

  1. noun collection, usually of records
    Synonyms:
    papers files documents writings registers collection extracts excerpts clippings scrolls annals chronicles roll

ارجاع به لغت archive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «archive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/archive

لغات نزدیک archive

پیشنهاد بهبود معانی