فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Repossess

ˌriːpəˈzes ˌriːpəˈzes

گذشته‌ی ساده:

repossessed

شکل سوم:

repossessed

سوم‌شخص مفرد:

repossesses

وجه وصفی حال:

repossessing

توضیحات:

شکل عامیانه‌ی این لغت: repo

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

مالکیت مجدد یافتن، تملک مجدد کردن، بازپس گرفتن، ظبط کردن، توقیف کردن، مصادره کردن (معمولاً دارایی‌هایی که پولشان پرداخت نشده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

They were devastated when their furniture was repossessed due to unpaid debts.

وقتی اثاثیه‌شان به‌دلیل بدهی پرداخت‌نشده توقیف شد، بسیار ناراحت شدند.

The bank has the legal right to repossess assets used as collateral.

بانک حق قانونی برای بازپس‌گیری دارایی‌هایی که به‌عنوان وثیقه استفاده شده‌اند را دارد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Repossessed cars are cheaper.

اتومبیل‌های ضبط‌شده ارزان‌تر است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد repossess

  1. verb take back
    Synonyms:
    get back recover retrieve reclaim recapture retake reacquire obtain again

ارجاع به لغت repossess

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repossess» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repossess

لغات نزدیک repossess

پیشنهاد بهبود معانی