فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Recapture

-tʃər riːˈkæptʃə

گذشته‌ی ساده:

recaptured

شکل سوم:

recaptured

سوم‌شخص مفرد:

recaptures

وجه وصفی حال:

recapturing

شکل جمع:

recaptures

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive

پس گرفتن، دوباره تسخیر کردن، پس‌گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The Russians recaptured Smolensk from the Germans.

روس‌ها اسمولنسک را از آلمان‌ها پس گرفتند.

to recapture a particular feeling

احساس ویژه‌ای را در خاطر زنده‌کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the recapture of Khoramshahr

بازپس‌گیری خرمشهر

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد recapture

  1. verb to obtain again
    Synonyms:
    regain recollect reexperience
  1. verb capture again
    Synonyms:
    retake
  1. noun the act of taking something back
    Synonyms:
    retaking

ارجاع به لغت recapture

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recapture» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recapture

لغات نزدیک recapture

پیشنهاد بهبود معانی