گذشتهی ساده:
journaledشکل سوم:
journaledسومشخص مفرد:
journalsوجه وصفی حال:
journalingشکل جمع:
journalsروزنامه، دفتر روزنامه، دفتر وقایع روزانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I kept a journal during my visit to Japan.
طی سفرم در ژاپن خاطرات خود را یادداشت میکردم.
to keep a journal
خاطرات خود را نوشتن، رویدادهای روزانه را نوشتن
My sons read medical journals.
پسران من مجلات پزشکی میخوانند.
a technical journal
نشریهی فنی
Tehran Journal
تهران ژورنال
the Journal of the American Medical Association
نشریهی انجمن پزشکی امریکا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «journal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/journal