آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Log

    lɒːɡ / / lɑːɡ lɒɡ

    گذشته‌ی ساده:

    logged

    شکل سوم:

    logged

    سوم‌شخص مفرد:

    logs

    وجه وصفی حال:

    logging

    شکل جمع:

    logs

    معنی log | جمله با log

    noun countable C1

    کنده، قطعه‌ای از درخت که اره نشده

    I put another log in the fireplace.

    یک کنده‌ی دیگر در بخاری گذاشتم.

    A few large logs were floating down the river.

    چند کنده‌ی بزرگ در رودخانه شناور بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Loggers logged most of the trees in this forest.

    چوب‌برها بیشتر درختان این جنگل را انداختند.

    noun countable

    سفر سفرنامه کشتی، گزارش سفرنامه کشتی، سرعت‌سنج کشتی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    He logged the ship's daily progress.

    او پیشرفت روزانه‌ی کشتی را ثبت می‌کرد.

    The ship logged 100 miles that day.

    آنروز کشتی 100 مایل پیمود.

    noun countable

    کارنامه، صورت عملیات

    noun countable

    گزارش روزانه عملیات هیئت یا عملیات موتور یا ماشین و غیره

    Columbus kept two logs.

    کریستف کلمب دو دفتر روزانه داشت.

    noun countable

    سفر گزارش سفر هواپیما

    Each pilot has logged more than a thousand hours of flight.

    هر یک از خلبانان بیش از هزار ساعت سابقه‌ی پرواز دارند.

    verb - transitive

    کندن کنده درخت

    They were logging the timber into 7-foot pieces.

    آن‌ها چوب‌ها را به قطعات هفت فوتی الوار می‌کردند.

    verb - transitive

    در سفرنامه واردکردن

    verb - transitive

    ثبت کردن وقایع

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد log

    1. noun stump of tree
      Synonyms:
      trunk block piece chunk wood bole timber length stick
    1. noun record
      Synonyms:
      account register book listing chart journal diary daybook logbook tally

    Phrasal verbs

    log on (or off)

    دستورات لازم را برای آغاز برنامه (یا پایان برنامه) دادن

    سوال‌های رایج log

    گذشته‌ی ساده log چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده log در زبان انگلیسی logged است.

    شکل سوم log چی میشه؟

    شکل سوم log در زبان انگلیسی logged است.

    شکل جمع log چی میشه؟

    شکل جمع log در زبان انگلیسی logs است.

    وجه وصفی حال log چی میشه؟

    وجه وصفی حال log در زبان انگلیسی logging است.

    سوم‌شخص مفرد log چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد log در زبان انگلیسی logs است.

    ارجاع به لغت log

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «log» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/log

    لغات نزدیک log

    • - loft bed
    • - lofty
    • - log
    • - log cabin
    • - log drum
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.