با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Log

lɒːɡ / / lɑːɡ lɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    logged
  • شکل سوم:

    logged
  • سوم شخص مفرد:

    logs
  • وجه وصفی حال:

    logging
  • شکل جمع:

    logs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable C1
    کنده، قطعه‌ای از درخت که اره نشده
    • - I put another log in the fireplace.
    • - یک کنده‌ی دیگر در بخاری گذاشتم.
    • - A few large logs were floating down the river.
    • - چند کنده‌ی بزرگ در رودخانه شناور بود.
    • - Loggers logged most of the trees in this forest.
    • - چوب‌برها بیشتر درختان این جنگل را انداختند.
  • noun countable
    سفر سفرنامه کشتی، گزارش سفرنامه کشتی، سرعت‌سنج کشتی
    • - He logged the ship's daily progress.
    • - او پیشرفت روزانه‌ی کشتی را ثبت می‌کرد.
    • - The ship logged 100 miles that day.
    • - آنروز کشتی 100 مایل پیمود.
  • noun countable
    کارنامه، صورت عملیات
  • noun countable
    گزارش روزانه عملیات هیئت یا عملیات موتور یا ماشین و غیره
    • - Columbus kept two logs.
    • - کریستف کلمب دو دفتر روزانه داشت.
  • noun countable
    سفر گزارش سفر هواپیما
    • - Each pilot has logged more than a thousand hours of flight.
    • - هر یک از خلبانان بیش از هزار ساعت سابقه‌ی پرواز دارند.
  • verb - transitive
    کندن کنده درخت
    • - They were logging the timber into 7-foot pieces.
    • - آن‌ها چوب‌ها را به قطعات هفت فوتی الوار می‌کردند.
  • verb - transitive
    در سفرنامه واردکردن
  • verb - transitive
    ثبت کردن وقایع
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد log

  1. noun stump of tree
    Synonyms: block, bole, chunk, length, piece, stick, timber, trunk, wood
  2. noun record
    Synonyms: account, book, chart, daybook, diary, journal, listing, logbook, register, tally

Phrasal verbs

  • log on (or off)

    دستورات لازم را برای آغاز برنامه (یا پایان برنامه) دادن

ارجاع به لغت log

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «log» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/log

لغات نزدیک log

پیشنهاد بهبود معانی