با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Log Cabin

ˌlɑːɡ ˈkæbɪn ˌlɒɡ ˈkæbɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    کلبه‌ی چوبی (سازه‌ای اقامتی که از قطعات کنده‌شده‌ی درختان ساخته شده است)
    • - We spent the weekend in a cozy log cabin nestled in the woods.
    • - آخر هفته را در کلبه چوبی دنجی که در جنگل قرار داشت، گذراندیم.
    • - Every year, Log Cabin Day is celebrated on the last Sunday of June.
    • - روز کلبه‌ی چوبی هر سال در آخرین یکشنبه‌ی ماه ژوئن جشن گرفته می‌شود.
    • - I invited my boyfriend to my daddy's log cabin.
    • - دوست‌پسرم رو به کلبه‌ی چوبی بابام دعوت کردم.
    • - I dream of owning a log cabin someday, where I can escape the city and enjoy the peace and quiet of nature.
    • - آرزو دارم روزی صاحب کلبه‌ی چوبی شوم، جایی که بتوانم در آن از [شلوغی] شهر فرار کنم و از آرامش و سکوت طبیعت لذت ببرم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت log cabin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «log cabin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/log-cabin

لغات نزدیک log cabin

پیشنهاد بهبود معانی