فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Log In

American: lɔːɡɪn British: lɒɡɪn

توضیحات:

همچنین می‌توان از log on به‌جای log in استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb verb - intransitive verb - transitive

تکنولوژی کامپیوتر (سامانه، نرم‌افزار و حساب کاربری) وارد شدن (با وارد کردن رمز عبور)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He couldn't log in due to a forgotten password.

او به‌دلیل فراموشی رمز عبور نتوانست وارد سامانه شود.

After you log in, you’ll see all your recent activities.

پس از ورود به سیستم، تمام فعالیت‌های اخیر خود را مشاهده خواهید کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

By logging in to your Fast Dictionary account, you can access more exclusive features.

با ورود به حساب کاربری خود در فست دیکشنری، می‌توانید به ویژگی‌های اختصاصی بیشتری دسترسی پیدا کنید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد log in

  1. phrasal verb to connect to a computer system by putting in a particular set of letters or numbers
    Synonyms:
    log on

ارجاع به لغت log in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «log in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/log-in

لغات نزدیک log in

پیشنهاد بهبود معانی