شکل جمع:
trunksتنه (درخت)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The squirrel scurried up the trunk of the tree.
سنجاب از تنهی درخت بالا رفت.
Birds nested in the hollow of the old tree trunk.
پرندگان در حفرهی تنهی درخت قدیمی لانه کردهاند.
کالبدشناسی تنه (بدن) (قسمت اصلی بدن انسان منهای سر و پاها و بازوها)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The boxer's opponent aimed directly for his trunk.
حریف بوکسور مستقیماً تنهی او را هدف قرار داد.
His trunk was covered in tattoos.
تنهاش با تتو پوشیده شده بود.
کالبدشناسی تنه، شاخهی اصلی (قسمت اصلی رگ یا عصب)
Blood flows through the trunk of the artery.
خون از طریق تنهی شریان جریان دارد.
The trunk of the vein was blocked.
شاخهی اصلی رگ بسته شده بود.
جانورشناسی خرطوم (فیل)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی جانورشناسی
The elephant used its trunk to reach for leaves on the tall tree.
فیل از خرطومش برای رسیدن به برگهای درخت بلند استفاده کرد.
The mother elephant gently caressed her baby with her trunk.
فیل مادر با خرطوم بچهاش را بهآرامی نوازش کرد.
صندوق، یخدان (برای نگهداری لباس و اموال شخصی)
I packed all my clothes and shoes neatly into the large trunk.
تمام لباسها و کفشهایم را در صندوق بزرگ گذاشتم.
The antique trunk was passed down from generation to generation in the family.
یخدان آنتیک در این خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل شد.
انگلیسی آمریکایی صندوق عقب (خودرو)
I kept my suitcase in the trunk during the road trip.
در سفر جادهای چمدانم را در صندوق عقب گذاشتم.
The trunk of the car was filled with groceries.
صندوق عقب ماشین پر از اقلام خوراکی بود.
پوشاک مایو (مردانه) (trunks)
His colorful trunks caught everyone's attention at the pool.
مایوی رنگارنگ او توجه همه را در استخر به خود جلب کرد.
He pulled on his swim trunks and headed to the pool.
مایوی شنا را به تن کرد و به سمت استخر رفت.
پوشاک شلوارک (trunks)
He bought a new pair of trunks.
شلوارک جدیدی خرید.
He packed his trunks.
شلوارکش را برداشت.
جانورشناسی سینه (حشره)
The ant's trunk was strong.
سینهی مورچه قوی بود.
the grasshopper's trunk
سینهی ملخ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trunk» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trunk