گذشتهی ساده:
casedشکل سوم:
casedسومشخص مفرد:
casesوجه وصفی حال:
casingشکل جمع:
casesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
as the case may be (or whatever the case may be)
در هر صورت، در هر حال، به هر وجه
(روان شناسی) سرگذشت کاوی، تحلیل وضع
خلاصه پرونده، شرح حال
مطالعهی موردی، بررسی موردی
به هر حال، در هرحال، به هرصورت
به هرحال، در هر صورت، هرچه که باشد
اگر، مبادا، چنانچه
در صورت، اگر، در صورتی که
در آن صورت، در آن مورد، در آن حالت
(دستور زبان) حالت وصفی (اسنادی)
پوکهی فشنگ، پوکه
جامدادی
get on (or off) someone's case
(عامیانه) در کار دیگری دخالت کردن (یا نکردن)
make a case (or make out a case)
قویا استدلال کردن، دلیل و برهان آوردن
با دلیل و برهان ثابت کردن، به سود خود استدلال کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «case» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/case