آخرین به‌روزرسانی:

Sheath

ʃiːθ ʃiːθ

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive

( sheathe ) نیام، غلاف، جلد، پوش، غلافدار کردن،پوشاندن، کند کردن، غلاف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The renowned Amir Arsalan drew the sword out of the sheath.

امیر ارسلان نامدار شمشیر از غلاف درکشید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sheath

  1. noun a thin outer covering of an object
    Synonyms:
    cover covering case coat skin envelope wrapper dress capsule membrane sheathing lamina cere scabbard spathe cocktail-dress

ارجاع به لغت sheath

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sheath

لغات نزدیک sheath

پیشنهاد بهبود معانی