فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Capsule

ˈkæpsl ˈkæpsjuːl

شکل جمع:

capsules

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

کپسول، پوشش، کیسه، پوشینه، سرپوش

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a box full of blue capsules

یک قوطی پر از پوشینه‌های آبی رنگ

articular capsule

پوشند مفصلی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a capsule biography

زیست‌نامه‌ی خلاصه‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد capsule

  1. adjective shortened form
    Synonyms:
    abridged condensed pocket canned epitomized tabloid potted
  1. noun tablet, usually medicine
    Synonyms:
    pill tablet dose cap pellet lozenge bolus troche

ارجاع به لغت capsule

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «capsule» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/capsule

لغات نزدیک capsule

پیشنهاد بهبود معانی