فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Canned

kænd kænd

سوم‌شخص مفرد:

cans

وجه وصفی حال:

canning

معنی و نمونه‌جمله

adjective B2

در قوطی کنسروشده، مست باده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Canned commercials frequently seen on T.V.

آگهی‌های پیش‌ساخته که به‌طورمرتب در تلویزیون دیده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد canned

  1. adjective preserved
    Synonyms:
    kept conserved bottled
  1. adjective recorded or prepared in advance
    Synonyms:
    taped prerecorded filmed

Collocations

canned food

غذای کنسروشده، غذای کنسروی

ارجاع به لغت canned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «canned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canned

لغات نزدیک canned

پیشنهاد بهبود معانی