سومشخص مفرد:
cansوجه وصفی حال:
canningدر قوطی کنسروشده، مست باده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Canned commercials frequently seen on T.V.
آگهیهای پیشساخته که بهطورمرتب در تلویزیون دیده میشود.
غذای کنسروشده، غذای کنسروی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «canned» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/canned