شکل جمع:
instancesلحظه، مورد، نمونه، مثل، مثال، شاهد، وهله
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an instance of true patriotism
نمونهای از میهندوستی واقعی
Record each instance of the use of this word.
موارد کاربرد این واژه را یادداشت کنید.
In most instances, the payments are in cash.
در بیشتر موارد پرداختها بهصورت نقدی است.
in the first instance
در مرحلهی اول
بهعنوان مثال ذکر کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We may instance the increase in crime.
ازدیاد جرایم را میتوان بهعنوان نمونه ذکر کرد.
در این مورد، در این حالت، در این موقعیت
بنا به پیشنهاد، بهخاطر درخواست
مثلاً، برای مثال، برحسب مثال، بهعنوان مثال، بهعنوان نمونه، برای نمونه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «instance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/instance