گذشتهی ساده:
citedشکل سوم:
citedسومشخص مفرد:
citesوجه وصفی حال:
citingذکر کردن، اتخاذ سند کردن، گفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the passages cited by him ...
قطعاتی که او نقل قول کرده بود ...
To prove his point, he cited several scientific articles.
او برای اثبات نکتهی خود به چندین مقالهی علمی استناد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cite» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cite