با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Adduce

əˈduːs əˈdjuːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    استشهاد کردن، شاهد آوردن، به‌عنوان دلیل ذکر کردن، برهان آوردن، برای اثبات ذکر کردن، استناد کردن، برای مثال گفتن، اقامه‌ی دلیل کردن
    • - Darwin adduced the fossil record as proof for his theory.
    • - داروین از تاریخ فسیل‌ها برای اثبات نظریه‌ی خود استفاده کرد.
    • - Then he adduced new evidence.
    • - سپس گواه جدیدی را اقامه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد adduce

  1. verb affirm
    Synonyms: cite, illustrate, point out, prove, show

ارجاع به لغت adduce

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adduce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adduce

لغات نزدیک adduce

پیشنهاد بهبود معانی