Installment Plan

ˌɪnˈstɒlməntˈplæn ˌɪnˈstɒlməntplæn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
خرید یا فروش اقساطی، پرداخت اقساطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد installment plan

  1. noun deferred payment plan
    Synonyms:
    borrowing consumer credit store credit installment credit installment buying time payment plan hire purchase plan layaway plan

ارجاع به لغت installment plan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «installment plan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/installment plan

لغات نزدیک installment plan

پیشنهاد بهبود معانی