آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ مهر ۱۴۰۳

    Detail

    dɪˈteɪl ˈdiːteɪl

    گذشته‌ی ساده:

    detailed

    شکل سوم:

    detailed

    سوم‌شخص مفرد:

    details

    شکل جمع:

    details

    معنی detail | جمله با detail

    noun countable B1

    جز ، تفصیل، جزئیات، تفاصیل، اقلام ریز، حساب ریز

    the details of my work

    جزئیات کار من

    to go into details

    وارد جزئیات شدن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to describe in detail

    به تفصیل شرح دادن

    a good painter with an eye for detail

    نقاش خوب که ریزه‌کاری‌ها را خوب مجسم می‌کند

    to reproduce a detail of a painting

    بخشی از یک نقاشی را مجزا و بزرگ کردن

    verb - transitive

    شرح دادن، به‌ تفصیل گفتن، با جزئیات توضیح دادن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    I can detail for you everything that has happened.

    می‌توانم آنچه را که روی داده است، مو به مو برایتان بگویم.

    Please detail the steps involved in the process.

    لطفاً مراحل مربوط به این فرایند را با جزئیات توضیح دهید.

    verb - transitive

    به‌ کار ویژه‌ای گماردن، مأموریت دادن

    We were detailed to rebuild the bridge.

    ما را برای نوسازی پل به بیگاری گماشتند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد detail

    1. noun feature, specific aspect
      Synonyms:
      part thing point item element factor component portion respect count fact trait design plan structure article cue specialty accessory peculiarity specification singularity dope particular fine point minor point technicality minutia nicety triviality trivia brass tacks nuts and bolts meat and potatoes circumstantiality chapter and verse ABCs nitty-gritty
      Antonyms:
      whole
    1. noun military troop
      Synonyms:
      army force unit body organization squad party assignment duty detachment special force fatigue KP kitchen police
    1. verb specify, make clear
      Synonyms:
      describe show tell relate report communicate designate itemize specify delineate portray lay out elaborate narrate exhibit reveal summarize recount spell out stipulate analyze particularize set forth rehearse depict enumerate catalog recapitulate individualize circumstantiate produce epitomize uncover embellish spread quote chapter and verse get down to brass tacks sweat details fly speck
      Antonyms:
      hide withhold suppress misrepresent
    1. verb assign specific task
      Synonyms:
      delegate assign appoint allocate send charge commission detach

    Collocations

    in detail

    جز به جز، مو به مو، به تفصیل

    Idioms

    spare (someone) the details

    وارد جزئیات نشدن، تمام جزئیات را تعریف نکردن

    سوال‌های رایج detail

    گذشته‌ی ساده detail چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده detail در زبان انگلیسی detailed است.

    شکل سوم detail چی میشه؟

    شکل سوم detail در زبان انگلیسی detailed است.

    شکل جمع detail چی میشه؟

    شکل جمع detail در زبان انگلیسی details است.

    وجه وصفی حال detail چی میشه؟

    وجه وصفی حال detail در زبان انگلیسی detailing است.

    سوم‌شخص مفرد detail چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد detail در زبان انگلیسی details است.

    ارجاع به لغت detail

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «detail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detail

    لغات نزدیک detail

    • - detached
    • - detachment
    • - detail
    • - detail drawing
    • - detail file
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    k keep your eyes peeled knack hindi concern hibernal high and mighty hilarious the outset reach out genuine interest genuine polluter intentionality belonging کشکول کوشک ساعد تهدیدآمیز تحکم تحکیم لحاف محفل ماسک معمول مطبوع مطبوعات مجزا محال محجر
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.