گذشتهی ساده:
detailedشکل سوم:
detailedسومشخص مفرد:
detailsوجه وصفی حال:
detailingشکل جمع:
detailsجز ، تفصیل، جزئیات، تفاصیل، اقلام ریز، حساب ریز
the details of my work
جزئیات کار من
to go into details
وارد جزئیات شدن
to describe in detail
به تفصیل شرح دادن
a good painter with an eye for detail
نقاش خوب که ریزهکاریها را خوب مجسم میکند
to reproduce a detail of a painting
بخشی از یک نقاشی را مجزا و بزرگ کردن
شرح دادن، به تفصیل گفتن، با جزئیات توضیح دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I can detail for you everything that has happened.
میتوانم آنچه را که روی داده است، مو به مو برایتان بگویم.
Please detail the steps involved in the process.
لطفاً مراحل مربوط به این فرایند را با جزئیات توضیح دهید.
به کار ویژهای گماردن، مأموریت دادن
We were detailed to rebuild the bridge.
ما را برای نوسازی پل به بیگاری گماشتند.
جز به جز، مو به مو، به تفصیل
وارد جزئیات نشدن، تمام جزئیات را تعریف نکردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «detail» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detail