آخرین به‌روزرسانی:

Particularize

pəˈtɪkjuːləraɪz pəˈtɪkjuːləraɪz

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive adverb

با ذکر جزئیات شرح دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He particularized all of the complaints.

او کلیه‌ی شکایات را جز‌به‌جز شرح داد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد particularize

  1. verb to make specific
    Synonyms:
    specify detail stipulate
  1. verb be specific about
    Synonyms:
    specify itemize particularise enumerate specialise specialize

ارجاع به لغت particularize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «particularize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/particularize

لغات نزدیک particularize

پیشنهاد بهبود معانی