فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Specialize

ˈspeʃəlaɪz ˈspeʃəlaɪz

گذشته‌ی ساده:

specialized

شکل سوم:

specialized

سوم‌شخص مفرد:

specializes

وجه وصفی حال:

specializing

معنی‌ها و نمونه‌جمله

verb - transitive verb - intransitive B2

تخصص یافتن، اختصاصی کردن

verb - transitive verb - intransitive

ویژه‌گری یا ویژه‌کاری کردن، متخصص شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

This restaurant specializes in Chinese food.

تخصص این رستوران در خوراک چینی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد specialize

  1. verb concentrate on specific area
    Synonyms:
    practice study intensively pursue train work in go in for limit oneself to develop oneself in practice exclusively be into do one’s thing have a weakness for
    Antonyms:
    broaden

لغات هم‌خانواده specialize

  • verb - transitive
    specialize

ارجاع به لغت specialize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «specialize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/specialize

لغات نزدیک specialize

پیشنهاد بهبود معانی