Specialist

ˈspeʃlɪst ˈspeʃlɪst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    specialists

معنی و نمونه‌جمله

noun countable B2
متخصص، کارشناس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a heart specialist
- متخصص قلب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد specialist

  1. noun person who is an expert in a field
    Synonyms: ace, adept, authority, connoisseur, consultant, devotee, doctor, guru, old hand, old pro, pro, professional, pundit, sage, savant, scholar, technician, veteran, virtuoso
    Antonyms: general practitioner

لغات هم‌خانواده specialist

ارجاع به لغت specialist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «specialist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/specialist

لغات نزدیک specialist

پیشنهاد بهبود معانی