شکل جمع:
specialistsمتخصص، کارشناس، خبره
The company hired a cybersecurity specialist to protect its data.
شرکت، متخصص امنیت سایبریای برای حفاظت از دادههایش استخدام کرد.
To solve this problem, we need a specialist with years of experience.
برای حل این مشکل، به کارشناسی با سالها تجربه نیاز داریم.
متخصص (پزشک)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The hospital has many clinical specialists who are experts in their fields.
این بیمارستان متخصصان بسیاری دارد که در حوزههای خود خبره هستند.
After years of general practice, he decided to become a specialist in neurology.
پساز سالها طبابت عمومی، او تصمیم گرفت متخصص مغزواعصاب شود.
My dentist referred me to a specialist for further treatment.
دندانپزشکم مرا برای درمان بیشتر به متخصص ارجاع داد.
a heart specialist
متخصص قلب
تخصصی، کارشناسی، حرفهای
The project required specialist knowledge of advanced physics.
این پروژه به دانش تخصصی فیزیک پیشرفته نیاز داشت.
They sought specialist opinions on the complex legal matter.
آنها نظرات کارشناسی را در مورد موضوع پیچیدهی حقوقی جویا شدند.
تخصصی، ویژه، مخصوص (مربوط به فعالیت یا تحصیل فقط در یک حوزه)
The library has a specialist section for rare books.
کتابخانه، بخشی مخصوص برای کتابهای کمیاب دارد.
He runs a specialist clinic for treating rare skin diseases.
او کلینیک ویژهی درمان بیماریهای نادر پوستی را اداره میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «specialist» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/specialist