فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Consultant

kənˈsʌltənt kənˈsʌltənt

شکل جمع:

consultants

معنی و نمونه‌جمله

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد consultant

  1. noun professional advisor
    Synonyms:
    advisor expert guide mentor pro specialist counsel authority veteran master maven freelancer

لغات هم‌خانواده consultant

ارجاع به لغت consultant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «consultant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/consultant

لغات نزدیک consultant

پیشنهاد بهبود معانی