فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Freelancer

ˈfriːˌlæn.sər ˈfriː.lɑːn.sə

شکل جمع:

freelancers

توضیحات:

در انگلیسی بریتانیایی می‌توان به‌جای freelancer از freelance استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

فریلنسر، آزادکار، خویش‌فرما

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

I am a full-time freelancer.

فریلنسر تمام‌وقت هستم.

He is an experienced freelancer.

او آزادکاری باتجربه است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They hired a freelancer to write the article.

آن‌ها آزادکاری را استخدام کردند تا مقاله را بنویسد.

I'm currently working as a freelancer for a few different companies.

درحال‌حاضر به‌عنوان فریلنسر برای چند شرکت مختلف کار می‌کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد freelancer

  1. noun a writer or artist who sells services to different employers without a long-term contract with any of them
    Synonyms:
    freelance independent self-employed-person free lance

ارجاع به لغت freelancer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «freelancer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/freelancer

لغات نزدیک freelancer

پیشنهاد بهبود معانی