Pro

proʊ proʊ prəʊ prəʊ prəʊ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pros

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural adjective adverb preposition countable B2
به نفع، طرفدار (کلمه مقابل con است)، جنبه مثبت، له، موافق، حرفه‌ای، برای، به‌خاطر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- weighing the pros and cons of an issue
- سبک و سنگین کردن جنبه‌های مثبت و منفی چیزی
- the pro and con votes
- رأی‌های موافق و مخالف چیزی
- He voted pro.
- او رأی موافق داد.
- The pros were outnumbered two to one.
- موافقان در اقلیت دو بر یک قرار داشتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pro

  1. adjective In favor of (an action or proposal etc.)
    Synonyms: expert, favoring, for, master, professional, supporting, whiz, with
    Antonyms: anti
  2. noun An athlete who plays for pay
    Synonyms: professional
  3. noun An argument in favor of a proposal
    Antonyms: amateur, con
  4. adverb In favor of a proposition, opinion, etc.
    Antonyms: con

ارجاع به لغت pro

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pro» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pro

لغات نزدیک pro

پیشنهاد بهبود معانی