دفاع کردن، طرفداری کردن
دوست داشتن، علاقه داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She doesn't go in for dancing.
او به رقصیدن تمایلی ندارد.
امتحان دادن، وارد رقابت شدن
انتخاب کردن شغل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go in for» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-in-for