کلمهی «trickiness» در زبان فارسی به «پیچیدگی»، «دشواری»، «زیرکی» یا در برخی موارد «فریبکاری» و «دغلکاری» ترجمه میشود.
این واژه از ریشهی «tricky» گرفته شده است که خود به معنای «پیچیده»، «حیلهگرانه» یا «دارای ظرافت و دقت بالا» است. معنای دقیق آن بستگی به بافت جمله دارد؛ گاهی بر هوشمندی و ظرافت در انجام کاری دلالت دارد و گاهی بر دشواری و غیرقابل پیشبینی بودن یک موقعیت. در هر دو حالت، «trickiness» بیانگر وجود عاملی است که باعث میشود انجام یا درک چیزی ساده نباشد و نیازمند دقت، مهارت یا احتیاط باشد.
در حوزهی عمومی، «trickiness» اغلب برای توصیف موقعیتهایی به کار میرود که ظاهراً سادهاند اما در عمل دشوار، گیجکننده یا پرریسک از آب درمیآیند. برای مثال، جملهی the trickiness of this problem به معنای «پیچیدگی این مسئله» است و نشان میدهد که مسئله دارای جنبههایی پنهان یا ظریف است که حل آن را دشوار میسازند. این واژه در چنین کاربردی، بار منفی ندارد، بلکه بیشتر بر نیاز به تفکر عمیق و مهارت در تصمیمگیری تأکید دارد. درواقع، «trickiness» در این معنا یادآور ظرافت و لایهمندی امور است.
در بافتهای روانشناختی یا اجتماعی، «trickiness» میتواند اشاره به رفتار یا گفتاری داشته باشد که بهنوعی فریبنده یا زیرکانه است. وقتی گفته میشود the trickiness of his answer، ممکن است منظور این باشد که پاسخ او بهگونهای طراحی شده تا از یک موضوع طفره برود یا مخاطب را به اشتباه بیندازد. در این معنا، واژه دارای بار معنایی منفی است و به نوعی بازی زبانی یا ذهنی اشاره دارد که هدفش تأثیرگذاری بر دیگران بدون شفافیت کامل است. بنابراین، «trickiness» در این کاربرد بهنوعی با مفهوم «حیله» یا «زیرکی مصلحتآمیز» هممرز میشود.
در حوزههای فنی و علمی نیز، «trickiness» به کار میرود تا به دشواریهای جزئی اما مهم در یک فرآیند یا فناوری اشاره کند. برای مثال، در برنامهنویسی، ممکن است گفته شود the trickiness of implementing this algorithm یعنی «پیچیدگی اجرای این الگوریتم». در اینگونه موارد، این واژه نه از فریب، بلکه از دقت و ظرافت فنی سخن میگوید. مهندسان و متخصصان از «trickiness» برای اشاره به چالشهایی استفاده میکنند که در ظاهر ساده اما در جزئیات بسیار حساساند.
«trickiness» را میتوان بازتابی از طبیعت چندلایهی جهان دانست. این واژه یادآور آن است که بسیاری از مسائل، چه در زندگی روزمره و چه در علم و هنر، تنها در ظاهر سادهاند و در عمق خود لایههایی از ابهام، ظرافت یا حتی فریب نهفته دارند. «Trickiness» انسان را وادار میکند تا به جای تکیه بر برداشتهای سطحی، با دقت و هوشمندی به پدیدهها بنگرد. از این رو، میتوان گفت این واژه پلی میان «چالش» و «زیرکی» است؛ جایی میان دشواری و مهارت که در آن اندیشه و تجربه به هم میرسند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «trickiness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trickiness