با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-portrait

ˈselfˈpɔːrtrət ˈselfˈpɔːtrət ˈselfˈpɔːtrət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    هنر خودنگاره، سلف پرتره (چهره‌نگاری نقاش یا عکاس یا پیکره‌ساز از خود)
    • - The self-portrait showed the artist's inner emotions and struggles.
    • - این خودنگاره احساسات درونی هنرمند را نشان می‌داد.
    • - He used a mirror to create a realistic self-portrait.
    • - او از یک آینه برای خلق سلف پرتره‌ی واقع‌گرایانه استفاده کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت self-portrait

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-portrait» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-portrait

لغات نزدیک self-portrait

پیشنهاد بهبود معانی