فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Self-preservation
ˌselfˌprezəˈveɪʃən
ˌselfˌprezəˈveɪʃən
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
صیانت نفس، صیانت ذات، حفظ جان، خویشتن‌پایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He did it for self-preservation.
به‌دلیل حفظ جان آن کار را کرد.
The animal's strong sense of self-preservation motivated it to find shelter during the storm.
خویشتن‌پایی قوی این حیوان باعث شد تا در طول طوفان سرپناهی پیدا کند.
ارجاع به لغت self-preservation
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «self-preservation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-preservation
لغات نزدیک self-preservation
- - self-portrait
- - self-possession
- - self-preservation
- - self-proclaimed
- - self-produced