تسلط بر خود، متانت، خویشتنداری، خونسردی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite the chaos around her, she maintained her self-possession and calmly addressed the situation.
علیرغم هرجومرج اطرافش، او خونسردیاش را حفظ کرد و با آرامش به وضعیت رسیدگی کرد.
He was known for his self-possession in high-pressure situations.
او به تسلط بر خود در موقعیتهای پرفشار معروف بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-possession» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-possession