با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-confidence

ˈselfˈkɑːnfədəns selfˈkɒnfɪdəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B2
    اعتماد‌به‌نفس، اعتماد‌به‌خود، خود‌استواری
    • - His self-confidence allowed him to tackle any challenge that came his way.
    • - اعتمادبه‌نفسش به او امکان داد تا با هر چالشی که برایش پیش می‌آمد، مقابله کند.
    • - Developing self-confidence can help individuals overcome their fears and take risks in order to achieve their goals.
    • - ایجاد و بسط خود‌استواری می‌تواند به افراد کمک کند تا بر ترس‌های خود غلبه کنند و برای رسیدن به اهداف خود ریسک کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد self-confidence

  1. noun self assurance
    Synonyms: aplomb, inner strength, positive self-image, self-assurance
    Antonyms: diffidence, unsureness

ارجاع به لغت self-confidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-confidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-confidence

لغات نزدیک self-confidence

پیشنهاد بهبود معانی