امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Aplomb

əˈplɑːm əˈplɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
حالت عمودی، (مجازاً) اطمینان به‌خود، اعتماد‌به‌نفس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- She answered all questions with aplomb.
- او با متانت به همه‌ی پرسش‌ها پاسخ داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aplomb

  1. noun A firm belief in one's own powers
    Synonyms:
    assurance confidence self-assurance self-confidence self-possession rootedness steepness unshakableness
  1. noun A stable, calm state of the emotions
    Synonyms:
    poise balance coolness equanimity nonchalance cool self-possession sang-froid collectedness composure assurance imperturbability confidence imperturbableness assuredness nerve unflappability plumbness orthogonality surety tact right-angledness squareness secureness verticalism self-conquest verticalness up-and-downness

ارجاع به لغت aplomb

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aplomb» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aplomb

لغات نزدیک aplomb

پیشنهاد بهبود معانی