حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
ضامن، پابندان، کفیل، گرو، وثیقه، اطمینان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We cannot see into the future with surety.
ما نمیتوانیم آینده را با اطمینان پیشبینی کنیم.
He gave $500 as surety.
مبلغ پانصد دلار بهعنوان وثیقه داد.
stand surety for somebody
ضامن کسی شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «surety» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/surety