فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Backer

ˈbækər ˈbækə

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

حامی (به‌ویژه از نظر مالی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

He is one of the party's financial backers.

او یکی از حامیان مالی حزب است.

The film's main backer pulled out.

حامی اصلی فیلم کنار رفت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backer

  1. noun supporter
    Synonyms:
    follower ally supporter advocate sponsor champion promoter patron benefactor endorser well-wisher protagonist angel money meal ticket staker grubstaker underwriter
    Antonyms:
    opponent opposer antagonist

ارجاع به لغت backer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/backer

لغات نزدیک backer

پیشنهاد بهبود معانی