امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Backed

American: ˈbækt British: bækt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    backs
  • وجه وصفی حال:

    backing

معنی و نمونه‌جمله

adjective
دارای پشت، پشتی‌دار، پشت‌گرم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a canvas-backed chair
- صندلی دارای پشتی کرباسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد backed

  1. adjective supported
    Synonyms:
    upheld encouraged approved aided assisted promoted fostered favored championed advocated helped bolstered propped furthered seconded endorsed sponsored financed underwritten boosted bankrolled
    Antonyms:
    discouraged opposed
  1. adjective supplied with a back
    Synonyms:
    stiffened built up strengthened reinforced
    Antonyms:
    backless

ارجاع به لغت backed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «backed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backed

لغات نزدیک backed

پیشنهاد بهبود معانی