خیر، صاحب خیر، ولی نعمت، نیکوکار، بانی خیر، واقف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A wealthy benefactor
نیکوکاری ثروتمند
An anonymous benefactor donated $2 million.
خیری ناشناس 2 میلیون دلار وقف کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «benefactor» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/benefactor