آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Benefactor

ˈbenəfæktər ˈbenəˌfæktə

معنی benefactor | جمله با benefactor

noun countable

خیر، صاحب خیر، ولی نعمت، نیکوکار، بانی خیر، واقف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

A wealthy benefactor

نیکوکاری ثروتمند

An anonymous benefactor donated $2 million.

خیری ناشناس 2 میلیون دلار وقف کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد benefactor

ارجاع به لغت benefactor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «benefactor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/benefactor

لغات نزدیک benefactor

پیشنهاد بهبود معانی