امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Supporter

səˈpɔːrt̬ər səˈpɔːtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    supporters

معنی

noun countable B2
حامی، پشتیبان، نگهدار، هوادار، طرفدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد supporter

  1. noun person who helps another
    Synonyms:
    adherent advocate ally angel apologist backbone backer benefactor champion cohort comforter confederate coworker defender disciple endorser espouser exponent expounder fan follower friend helper mainstay maintainer partisan patron pillar preserver prop proponent satellite second sponsor stalwart stay subscriber supporter sustainer tower of strength upholder well-wisher
    Antonyms:
    enemy foe

لغات هم‌خانواده supporter

ارجاع به لغت supporter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «supporter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/supporter

لغات نزدیک supporter

پیشنهاد بهبود معانی