آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ مرداد ۱۴۰۴

    Comforter

    ˈkʌmfətə ˈkʌmfətə

    شکل جمع:

    comforters

    توضیحات:

    در معنای اول در انگلیسی بریتانیایی به‌جای comforter از eiderdown استفاده می‌شود.

    در معنای سوم همچنین می‌توان از Holy Spirit به‌جای Comforter استفاده کرد.

    معنی comforter | جمله با comforter

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی لحاف (نوعی پوشش نرم و بزرگ که معمولاً با پر یا مواد مصنوعی پر شده و برای استفاده بر روی تخت‌خواب کاربرد دارد)

    I accidentally spilled coffee on the comforter, and now I need to clean it.

    به‌طور اتفاقی روی لحاف قهوه ریختم و حالا باید تمیزش کنم.

    The comforter was so soft that I fell asleep immediately after lying down.

    لحاف به‌قدری نرم بود که بلافاصله پس‌از دراز کشیدن خوابم برد.

    noun countable

    (فرد) تسلی‌دهنده، دل‌گرم‌کننده، آرام‌بخش (فردی که به دیگران آرامش و دل‌گرمی می‌دهد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    She was a great comforter to her friends during tough times.

    در دوران سخت، او تسلی‌دهنده‌ی بزرگی برای دوستانش بود.

    The psychotherapist acted as a comforter, reassuring her client that her feelings were valid.

    روان‌درمانگر به‌عنوان فردی دل‌گرم‌کننده عمل کرد و به مراجعش اطمینان داد که احساساتش معتبر است.

    noun singular

    (Comforter) روح‌القدس (سومین اقنوم از تثلیث مقدس در الهیات مسیحی، که به‌عنوان نیروی الهی، هدایتگر، الهام‌بخش و تسلی‌دهنده‌ی مؤمنان شناخته می‌شود)

    Some people pray for the Comforter to fill their hearts with wisdom.

    برخی افراد دعا می‌کنند که روح‌القدس دل‌هایشان را سرشار از حکمت کند.

    Many Christians believe that the Comforter guides them in times of trouble.

    بسیاری از مسیحیان باور دارند که روح‌القدس در مواقع سختی آن‌ها را راهنمایی می‌کند.

    noun countable

    پوشاک شال‌گردن بافتنی (شال‌گردن بلند و باریکی که معمولاً بافته‌شده است)

    She wrapped a comforter around her neck.

    او شال‌گردن بافتنی بلندی را به دور گردنش پیچید.

    I love the comforter she has gifted me.

    عاشق شال‌گردن بافتنی‌ای هستم که او به من هدیه داده است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد comforter

    1. noun a quilted bed covering
      Synonyms:
      bedspread quilt coverlet duvet
    1. noun a person or thing that comforts
      Synonyms:
      friend sympathizer consoler pacifier

    Collocations

    the comforter

    (انجیل) روح‌القدس

    لغات هم‌خانواده comforter

    noun
    comfort, discomfort, comforter
    adjective
    comfortable, comforting
    verb - transitive
    comfort
    adverb
    comfortably, comfortingly

    سوال‌های رایج comforter

    شکل جمع comforter چی میشه؟

    شکل جمع comforter در زبان انگلیسی comforters است.

    ارجاع به لغت comforter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «comforter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comforter

    لغات نزدیک comforter

    • - comfortable suburbs
    • - comfortably
    • - comforter
    • - comforting
    • - comfortingly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    belongings friendship meet up meetup healthy pussy hearer hearing-impaired heart and soul heartbeat heartthrob heartwarming heavenward association heck محذور محسن مدهوش مرعی مزاح مزمزه مستحق مستغلات مستقبل مستور مشکین لاغری لاک غلط‌گیر لباس زنانه لباس عروس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.