آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Mainstay

ˈmeɪnsteɪ ˈmeɪnsteɪ

معنی mainstay | جمله با mainstay

noun

(دریانوردی) مهار اصلی که از نوک شاه‌دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد، تکیه‌گاه اصلی، وابستگی عمده، نقطه اتکا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Oil is the mainstay of their economy.

نفت شالوده‌ی اقتصاد آن‌ها است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mainstay

ارجاع به لغت mainstay

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mainstay» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mainstay

لغات نزدیک mainstay

پیشنهاد بهبود معانی